به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی – تبلیغی رسالات، در ادامه‌‌ی سلسله جلسات انجمن سینمایی طلاب خراسان رضوی، این هفته فیلم سینمایی «کالواری» به کارگردانی  «جان مایکل مک دونا» در کانون بحث و انتقاد دینی شهید هاشمی‌نژاد نمایش داده خواهد شد و مورد نقد اعضای حاضر در جلسه قرار گرفت.

فیلم کالواری دومین فیلم مایکل مک دونا است. فیلم درباره کشیشی است که توسط یک نفر تهدید به قتل می‌شود و به او یک هفته فرصت می‌دهد تا رابطه‌اش را با اطرافیانش اصلاح کند و بعد از یک هفته در روز یکشنبه توسط همان فرد تهدید کننده به قتل می‌رسد.

در این جلسه که با حضور مصطفی یوسف‌زاده دبیر انجمن سینمایی طلاب خراسان رضوی و برخی از اعضاء از جمله حسن‌زاده، پارسایی، قویدل، ارفعی و رجایی برگزار گردید، پس از نمایش فیلم، محمد رجبی منتقد جوان سینما به اظهار نظر در مورد این فیلم پرداخت.

رجبی اظهار داشت: این‌که فیلم دارد ایجاد سؤال می‌کند، این مربوط به سینمای مدرن است و نه پست مدرن. چراکه پست مدرن‌ها لایه‌ها را به سطح می‌آورند و سعی می‌کنند با استفاده از عناصر عامیانه این جنبش را برای عامه قابل‌فهم‌تر کنند.

وی ادامه داد: ما در فیلم با یک کشف و شهود مواجه هستیم که قراره این کشیش که نماد مسیح است برایش اتفاق بیافتد.

رجبی افزود: ما در فیلم با یک کشف و شهود مواجه هستیم که قراره این کشیش که نماد مسیح است برایش اتفاق بیافتد و کارگردان با روایتش می‌خواهد کشف و شهودش را برای شخصیت اصلی داستان بوجود بیاورد.

منتقد جوان سینما ابراز داشت: ساختار فیلم بر اساس ساختار فیلم‌های مدرن ساخته شده است و پر است از نمادهای دو نفره و در واقع کادرهای دونفره مانند لحظه اعتراف گرفتن کشیش.

وی افزود: درام در واقع کشیش را به سمت مواجهه با برخی افراد می‌کشاند و او با بی‌ایمانی موجود در جامعه تقابل کرده و یک سری مسائل ایمانی و اعتقادی مطرح می‌شود که البته به مذهب خاصی مربوط نیست.

 رجبی تأکید کرد: فیلم اصولاً به دنبال ایجاد پرسش است که انسان مدرن که غالباً دارای بحران ایمان هستند چگونه با این کشیش که نماد دین هستند برخورد می‌کنند.

بر اساس این گزارش انجمن سینمایی طلاب خراسان رضوی تا کنون جلسات متعددی را برگزار نموده که در این جلسات فیلم‌هایی هم‌چون شیار 143، زندگی خصوصی آقا و خانم میم، آرایش غلیظ، پذیرایی ساده، چند متر مکعب عشق، نمایش ترومن، تک تیرانداز آمریکایی، مهمان داریم، امروز، اشک سرما، روز روشن، اینک بهشت، ما یک پاپ داریم، 12 مرد خشمگین، خانه‌ای روی آب، ناخدا خورشید، قصه‌های وحشی، قصه‌ها، حصار ضد خرگوش، سن پطرزبورگ، آذر شهدخت پرویز و دیگران، مظنونین همیشگی، سقوط کاخ سفید، طبقه حساس، خط ویژه، سعادت‌آباد، سر به مهر و... به نمایش در آمده و مورد نقد طلاب قرار گرفته است.

درباره فیلم:

کالواری (calvary) فیلمی درام به نویسندگی و کارگردانی «جان مایکل مک دانا» محصول سال ۲۰۱۴ و کشور ایرلند است.

فیلم داستان یک کشیش خوش طینت است که به دنبال تهدید شدن در یک جلسه اعتراف، باید با نیروهای تاریکی که به او نزدیک می شوند مبارزه کند و….

مک‌دانا، نمایش هفته‌‌ی آخر از عمر کشیشی دلسوز را نشانه رفته و از روزنه‌‌ی حیات او، شخصیت‌‌هایی را معرفی می‌‌کند که هر یک در جایگاه خود می‌‌توانند جهان‌‌بینی‌‌های انسان‌‌های امروز را نمایندگی کنند. مخاطب به‌ کلی محو رمزگشایی از روابط پیچیده‌‌ی انسان‌‌های عمیقاً ناامید در شهری ماتم‌‌زده و رو به انحطاط اخلاقی شده و با تعقل در دیالوگ‌‌های بین آن‌‌ها، به دنبال پاسخی برای پرسش‌‌های هستی‌‌شناسانه‌ی خویش می‌‌گردد، به گونه‌‌ای که تا صحنه‌‌ی آتش‌‌سوزی در کلیسا، دیگر دغدغه‌‌ای برای کشف فرد تهدیدکننده ندارد. سیر روایت داستان در راستای پرده‌‌برداری از قاتل احتمالی نیست و معرفی قاتل در انتهای قصه، با شوکی بزرگ هم برای جیمز و هم مخاطب همراه است.

جیمز کشیش متفاوت و نوگرایی‌‌ست. بر خلاف تصوری که از جامعه‌‌ی کشیش‌‌ها وجود دارد، فرزند دختری دارد. در کمال ساده‌‌زیستی، ماشین زیبای قرمزرنگ و سگی دوست‌ داشتنی دارد. او فردی اجتماعی‌‌ست که از حضور در بین مردم و کمک به حل مشکل‌‌های آن‌‌ها ابایی ندارد. او سعی در کشف و رسوایی گناهان مردم یا شکستن حریم خصوصی آن‌‌ها ندارد و فقط می‌‌کوشد تا ایمان را در کسانی که قلب‌‌شان آماده‌‌ی توبه است، زنده کند و صلح را در روابط انسانی برقرار سازد.

شخصیت‌‌هایی که پدر جیمز دائم با آن‌‌ها کلنجار می‌‌رود و می‌‌کوشد تا به داشتن ایمانی استوار هدایت‌شان کند، در نگاه اول کاریکاتوری به چشم می‌‌آیند و مخاطب خود را در میانه‌‌ی جهان گروتسکی پیدا می‌‌کند که در آن، مردم با وجود حضور فیزیکی در مراسم کلیسا، هیچ کورسوی ایمانی به مبلغ مذهبی‌‌شان ندارند. اما رفته ‌رفته با درگیر شدن در اعتقاد مردم شهر درمی‌‌یابیم که کلیسا با گذشته‌‌ای شرم‌‌آور و توشه‌‌ای مملو از رسوایی، چنان بدبینی را در قلب انسان‌‌های شهر کاشته که هر یک با بهانه‌‌ای نسبت به اندیشه‌‌ی ایمان و توبه بی‌‌تفاوت‌‌اند.

جان مایکل مک دونا» نویسنده و کارگردان و «برندن گلیسون» بازیگر، با فیلم «نگهبان» محصول ۲۰۱۱ در جوامع بین و المللی سر و صدای زیادی به پا کردند. این فیلم یک اکشن کمدی فوق‌العاده سرگرم کننده بود که اشاراتی بر عمق طنز، شفقت، ناامیدی و بخشندگی را در خود داشت. این موارد در فیلم بعدی و استادانه ی این دو (کالواری) نیز دنبال شده است که در آن گلیسون با نقش آفرینی به یادماندنی خود به عنوان یک کشیش ایرلندی سرسخت ظاهر می‌شود که یکی از توبه‌کنندگانش او را برای مرگ نشان کرده است. فیلم بررسی اجمالی طنز و کنایه آمیزی را از شرارت مردم یک دهکده کوچک به نمایش می گذارد که به شیوه ای تقریباً‌ غیرمحسوس به سوگواری برای دنیایی سقوط کرده تبدیل می شود. این فیلم ادیبانه و سطح بالا که به زیبایی ساخته شده، اثری صادقانه درباره ی پافشاری ایمان و میراث درهم شکننده ی تجاوز و سوء استفاده ی کلیسای کاتولیک است که بایستی تمجیدهای کمی با تردید را به عنوان پذیرش میان جامعه ی هنری در سراسر دنیا تفسیر کند.