به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی – تبلیغی رسالات، در ادامهی سلسله جلسات انجمن سینمایی طلاب خراسان رضوی، این هفته فیلم سینمایی «جاده» به کارگردانی «جان هیلکات» در کانون بحث و انتقاد دینی شهید هاشمینژاد نمایش و مورد نقد اعضای حاضر در جلسه قرار خواهد گرفت.
انجمن سینمایی طلاب خراسان رضوی تا کنون جلسات متعددی را برگزار نموده که در این جلسات فیلمهایی همچون شیار 143، زندگی خصوصی آقا و خانم میم، آرایش غلیظ، پذیرایی ساده، ماکس دیوانه؛ جاده خشم، چند متر مکعب عشق، نمایش ترومن، تک تیرانداز آمریکایی، مهمان داریم، امروز، اشک سرما، روز روشن، اینک بهشت، ما یک پاپ داریم، 12 مرد خشمگین، خانهای روی آب، ناخدا خورشید، قصههای وحشی، قصهها، حصار ضد خرگوش، سن پطرزبورگ، کالواری، آذر شهدخت پرویز و دیگران، مظنونین همیشگی، سقوط کاخ سفید، طبقه حساس، خط ویژه، سعادتآباد، سر به مهر و... به نمایش در آمده و مورد نقد طلاب قرار گرفته است.
دربارهی فیلم:
جاده (The Road) نام یک فیلم درام تریلر به کارگردانی «جان هیلکات» و با بازی «ویگو مورتنسن» محصول سال ۲۰۰۹ آمریکا است. فیلم اقتباسی است از کتابی پادآرمانشهری با همین نام نوشته «کورمک مک کارتی» نویسنده تحسین شدهی «جایی برای پیرمردها نیست» (هر چند که داستان فیلم کمی با کتاب فرق دارد.)
ویگو مورتنسن که در سال ۲۰۰۷ برای فیلم وعدههای شرقی نامزد جایزه اسکار بوده، در این فیلم نقش مردی بدون نام را بازی میکند.
خلاصهی داستان:
داستان فیلم بسیار تاریک است و آیندهی بشریت را به چالش میکشد. در آینده، بر اثر فاجعهای، کرهی زمین با وضعی وخیم رو به روست. گیاهان مردهاند و خوردنیها رو به پایاناند. پدری به همراه پسرش میخواهد خود را نجات دهد و برای این کار دست به سفری در یک جاده میزند.
بر اثر این بیغذایی، بسیاری از انسانها حس همنوعدوستی خود را از دست دادهاند و همه برای زنده ماندن با هم میجنگند. این پدر و پسر در تلاش هستند تا خود را نجات دهند. در بین راه، هر یک به شدت ناامید میشود و چند بار به فکر خودکشی میافتد، اما هر بار دیگری به او امید میدهد که آنها میتوانند این جاده را طی کنند.
نگاهي به فيلم جاده؛ اگر شما در جهان تنها بوديد چه ميکرديد؟
سینمای آمریکا مملو از اقتباسهای ادبی است که اغلب هم شاهکارهای بزرگ و ماندگاری از کار درآمدهاند. این اقتباسها معمولاً ژانرهای مختلف فیلمسازی را هم در برمیگیرد. چند نمونه خوبش فیلمهایی نظیر سری هفت تایی «هری پاتر»، «آلیس در سرزمین عجایب»، «کوری»، «بادبادکباز» و «کد داوینچی» است که از نویسندگان گوناگونی با ملیتهای مختلف و در قالبهای داستانی متنوع ساخته شدهاند.
با این حال، فرمولهای برداشت ادبی همیشه هم چندان نتیجه موفقی به بار نمیآورد. گاهی استثنایی باعث میشود فیلمی که بر اساس یک داستان ساخته شده به خوبی نسخه مکتوبش نباشد و بعکس، در موارد نادری فیلم بهتر از کتاب یا دست کم همسطح با ارزشهای آن تولید میشود. فیلم «جاده» که در این شماره به آن میپردازیم، از فیلمهای اقتباسی دسته اول است؛ فیلمی جذاب و دیدنی که متأسفانه کارگردان، آن را به اثری ضعیف و پایینتر از اعتبار و اهمیت کتاب تبدیل کرده است. گر چه تماشای تصاویر زنده از شخصیتها و موقعیتهای خلق شده در یک شاهکار ادبی جهان میتواند تجربهای ناب و لذتبخش برای هر علاقهمند به سینما و ادبیات باشد، اما «جاده» به دلایلی که در ادامه میآید، هماکنون یکی از فیلمهای مهم سینمای آمریکا و حتی جهان شمرده میشود.
قبیله یعنی یه نفر!
تا حالا فکر کردهاید اگر روزی برسد که روی زمین هیچ امکاناتی برای زندگی نباشد، چه خواهید کرد؟ آیا میتوانید پایان کار دنیا را تصور کنید؟ «جاده» درباره چنین روزی است؛ روزی که زمین جز ویرانی، توفان، زلزله، جنایت و فاجعه چیزی بر خود نمیبیند. نشانههای حیات در حال نابودیاند. انسانهای معدودی زنده ماندهاند و از نجات یافتگان، گروه اندکی هنوز به شرافت انسانی خویش پایبندند. اغلب افراد در چنین شرایطی یا غارتگر شدهاند یا آدمخوار! رحم و عطوفت از میان رفته. همه تلاش میکنند فقط یک روز بیشتر زنده بمانند و برای این زنده ماندن به هر خواری و خفتی تن میدهند. معنای کلمه «ما» تغییر کرده. هیچ دو نفری کنار یکدیگر دوام نمیآورند. هر قبیله شامل یک نفر است! و هر کس تنها به فکر خویش. در چنین جهان ترسناکی، شاهد زندگی سخت یک خانواده.
3 نفره خواهید بود: پدر، مادر و فرزند. آنها قصد دارند به هر شکل ممکن زنده و پاک بمانند. با آن که فیلم از روز قیامت سخن میگوید و مخاطب را از قرار گرفتن در چنین شرایطی بشدت میترساند ولی در لحظه لحظه فیلم نشانههایی از امیدواری و رستگاری دیده میشود. نباید پایان فیلم را لو دهیم، با اینحال بد نیست بدانید جاده، پایانی خوش و روشن دارد.
یکی از صحنههای بسیار خوب و غافلگیرکننده فیلم، جایی است که زوج پدر و پسر با زیرزمینی مخفی در حیاط یک خانه متروکه مواجه میشوند. این دومین بار است که آنها چنین مخفیگاهی کشف میکنند. بار اول، وقتی مرد در زیرزمین را میگشاید، با آدمهای لاغر و رو به موتی برخورد میکند که از فرط گرسنگی روی زمین افتادهاند. گوشت تن خود و دیگران را میخورند و با دیدن پدر و پسر، به آنها حملهور میشوند. پسر که قبلاً از این واقعه ترسیده، نمیخواهد آن حادثه دوباره تکرار شود، اما این بار، بخت با آنها یار است. زیرزمین دوم، یک انبار مواد غذایی است. آن دو چند روزی در انبار غذا میمانند و حسابی به خود میرسند. دوش میگیرند و موی سر و صورتشان را اصلاح میکنند (نمونه این صحنه را میتوانید در سریال خوش ساخت «لاست» هم ببینید). ولی این معجزه دائمی نیست. آدمخوارها به آن مکان نیز میرسند و پدر و پسر چارهای جز فرارِ دوباره ندارند.
پیش و پس از «جاده»، فیلمهای دیگری با چنین تِم و رویکردی ساخته شدهاند. از جمله سریال «جِریکو» و فیلمهای «روز رستاخیز» و «کتابی برای اِلی» (با بازی دنزل واشنگتن، محصول سال 2010). بخصوص در آخری، قصه، روایت و فضاسازیها، شباهت بسیاری به فیلم هیلکات دارد. حتی نمایی در فیلم هست که در هر دو اثر، عیناً تکرار شده. در هر دو فیلم، صحنهای را میبینید که گروهی از آدمخواران به دنبال زن و کودکی میدوند و عاقبت آنها را به چنگ میآورند و در این میان، قهرمان فیلم تنها کاری که میکند، تماشا کردن آن صحنهی دلخراش و آزاردهنده است!
چه کسانی جاده را ساختند؟
«جاده» فیلمی عمیق و تکان دهنده دربارهی بشر و مبارزهاش برای بقا در موقعیتی شبیه به آخرالزمان است؛ اثری که تصویری هشداردهنده، آیندهنگر و ترسناک از عاقبت انسان به نمایش میگذارد. داستان فیلم در زمان و مکان نامشخصی و جایی در آینده رخ میدهد. هرچند ظاهراً زمان وقوع ماجرا برای نویسنده و فیلمساز اهمیتی نداشته ولی فلاشبکهای متعدد به گذشته، نماهایی گنگ و نسبتاً مبهم و بیکارکرد از یک خانواده و زندگی آرامشان در محیطی دلپذیر و امن نشان میدهد. با آنکه به نظر میرسد آنچه در اصلِ داستان اهمیت بیشتری داشته، پیامدهای هولناک یک فاجعه، مشابه با انفجارهای هستهای و تأثیر آن بر سرنوشت و زندگی انسان است.
کارگردان «جاده»، پیش از این فیلم ضدوسترن مشهوری به نام «پیشنهاد» ساخته بود. وی «جاده» را سال 2009 و به دور از الگوی رایج در فیلمهای متعارف پیشگویانه ژانر علمی ـ تخیلی کارگردانی کرد.
نقش پدر را در فیلم، ویگو مورتنسن بازی میکند؛ بازیگری که سال 2007 از نامزدهای جایزه اسکار برای فیلم «وعدههای شرقی» بود. فیلمبینهای حرفهای، او را با ایفای نقش «آراگون» در سری فیلمهای «ارباب حلقهها» به خاطر میآورند. نقش پسربچه را «کُدی اسمیت مَک فی» بازی میکند که این تجربه، امتیاز مهمی در کارنامه بازیگری او به شمار میآید. از دیگر بازیگران فیلم باید به چارلیز ترون در نقش همسر/ مادر، رابرت دووال (پیرمرد تنها) و گای پیرس (پدر خانواده دوم) اشاره کرد. جاویر آگوریستوبل، «جاده» را فیلمبرداری و جان گرگوری آن را تدوین کرده است. این فیلم با بودجه 25 میلیون دلاری ساخته شده است.
اگر از هواداران فیلمهای جادهای پرکشش و تعلیق هستید، تماشای جاده را از دست ندهید. جاده، فیلمی سیاه و تلخ است ولی لذت تماشای تصاویر و فضای خوفانگیز و رعبآور آن، بعلاوه پایان دلنشین و خوشبینانهاش تا ابد با شما باقی خواهد ماند.
نویسنده: احمدرضا حجارزاده
منبع: jamejamonline.ir